کربلا دریک نگاه...
سه شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۱، ۰۲:۴۵ ب.ظ
کربلا در یک نگاه...
سعید شیرودی
سه شنبه 25 مهر 1391
مشک را که پر آب کرد،از خوشحالیحتی حواسش نبوددستانش را بریده اند...!بعد ریخته شدن آب همآنقدر ناراحت....که باز فرصت نکرد سراغی بگیرد از بازوانش...فقط وقتی حسین امد بالای سرشمی خواست دست به سینه ، سلام دهد که تازه فهمیددستانش نیستند...!!+
۹۱/۰۷/۲۵